ساخت و ساز سنتی رویکردی تورمطلب و مخرب در صنعت ساختمان ایران
ساخت و ساز سنتی رویکردی تورمطلب و مخرب در صنعت ساختمان ایران
(مدت زمان لازم برای خواندن مقاله 6 دقیقه)
به عنوان یک مشاور استراتژیک ساختمان، همیشه معتقد بودهام که صنعت ساختمان در هر کشور، شریان اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی آن است. اما با کمال تأسف و نگرانی عمیق باید بگویم که در ایران عزیز، این صنعت برای سالیان متمادی در سایه رویکردی سنتی و عمدتاً تورمطلبانه قرار گرفته است؛ رویکردی که من قویاً بر این باورم که نه تنها مانع رشد و نوآوری شده، بلکه آسیبهای عمیقی به اقتصاد و جامعه ما وارد کرده است. ساخت و ساز سنتی رویکردی تورمطلب و مخرب در صنعت ساختمان ایران و متاسفانه پرطرفدار است.
در این مقاله، قصد دارم با شما به واکاوی دلایل منسوخ شدن ساخت و ساز سنتی بپردازم و بر لزوم تحول بنیادین به سوی الگوهای جهانی تأکید کنم؛ تحولی که به باور من دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی است.
سود تورمی ، چرخهای معیوب ، و عدم تحرک صنعت
از دیدگاه من، یکی از ریشههای اصلی معضلات کنونی صنعت ساختمان ما، تمرکز بیمارگونه بر سود تورمی است. در این شیوه، که متأسفانه به یک قاعده نانوشته اما رایج تبدیل شده، سودآوری نه از طریق افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها یا ارتقاء کیفیت ساخت، بلکه صرفاً از محل افزایش روزافزون قیمتها به دست میآید. جمله "هر روز گرانتر از دیروز" به تلخی، واقعیت این بازار را بازگو میکند.
من به وضوح میبینم که این رویکرد تورمزا، خود منجر به احتکار املاک میشود. سازندگان یا سرمایهگذاران، به جای اینکه محصول نهایی خود را با قیمت منطقی و به سرعت عرضه کنند، آن را نگهداری میکنند تا از گرانیهای آتی منتفع شوند. در تجربه من، نتیجه این چرخه معیوب، قفل شدن سرمایههای عظیم در بخش غیرمولد و در نهایت، ایستایی و عدم تمایل به نوآوری در صنعت است. این ذهنیت سوداگرانه، مانع اصلی توسعه و سودآوری و سود رسانی واقعی است.
ساخت طولانیمدت ، فاصلهای عمیق با استانداردهای جهانی
یکی از پیامدهای مستقیم و به شدت نگرانکننده رویکرد سنتی و تورمطلب، طولانی شدن غیرمنطقی فرآیند ساخت و ساز است. به عنوان کسی که تحولات جهانی را رصد میکنم، میبینم در حالی که در کشورهای توسعهیافته، پروژههای ساختمانی با بهکارگیری تکنولوژیهای نوین در کوتاهترین زمان ممکن به بهرهبرداری میرسند، متأسفانه در ایران، زمان ساخت یک پروژه به مراتب خیلی بالاتر از استاندارد دنیا است. من این اتلاف زمان را نه فقط یک تأخیر ساده، بلکه به معنای افزایش سرسامآور هزینههای پروژه (به دلیل افزایش قیمت مواد و دستمزد)، تأخیر کشنده در بازگشت سرمایه و عدم بهرهوری اقتصادی میدانم که اقتصاد ملی ما را فرسوده میکند.
چرا رویکرد تورمطلب مانع توسعه صنعت ساختمان است؟
صراحتاً میگویم: تا زمانی که رویکرد تورمطلبی از صنعت ساختمان ایران کنار گذاشته نشود، این صنعت قادر نخواهد بود به صورت حرفهای و موازی با دنیا رشد کند. من قویاً معتقدم که این رویکرد، مانعی جدی بر سر راه توسعهیافتگی و تخصصگرایی است. دلایل من برای این اعتقاد روشن است:
* تنبلی صنفی و بیخلاقیتی در صنعت:
از دیدگاه من، وقتی هر محصولی، فارغ از کیفیت و نوآوری، با چندین برابر قیمت تمامشده به فروش میرسد، انگیزهای برای بهبود فرآیندها، کاهش ضایعات یا بهکارگیری روشهای نوین وجود نخواهد داشت. این واقعیت تلخ که "هر چی بسازیم چند برابر میفروشیم"، عملاً به مرگ خلاقیت و پویایی در صنعت ما منجر شده است.
* نابودی رقابت کیفی و کمی:
در غیاب رقابت واقعی، من میبینم که کیفیت به راحتی فدا میشود. سازندگان نیازی به ارتقاء استانداردها یا ارائه مزیتهای رقابتی نمیبینند، چرا که بازار همواره تشنه و گشنه است و هر محصولی را حتی بی کیفیت ترین را می بلعد . این موضوع، به عقیده من، به نابودی رقابت کیفی و کمی در بازار انجامیده و سلامت بلندمدت صنعت را تهدید میکند.
* تحمیل گرانی به جامعه و افزایش فاصله طبقاتی:
به عنوان یک مشاور استراتژیک که به ابعاد اجتماعی توسعه نیز میاندیشم، هرچند قربانی این رویکرد، ظاهرا فقط مصرفکنندگان نهایی هستند ولی قطعا اثرات مخرب آن شامل همه دست اندرکاران صنعت ساختمان و هم اقتصاد کشور میشود. ولی افزایش بیرویه قیمت مسکن، توان خرید را به شدت کاهش داده و مسکن را به یک کالای لوکس تبدیل میکند. این امر به تحمیل گرانی به جامعه و افزایش فاصله طبقاتی دامن میزند، معضلی که به باور من میتواند اقتصاد و بافت اجتماعی جامعه ما را نابود کند، مگر اینکه برنامههای مالیاتی کارآمدی برای تعدیل این نابرابریها پیادهسازی شود.
* عمر کوتاه ساختمانها و لطمه به اقتصاد:
من از نزدیک شاهد بودهام که کیفیت پایین مصالح، شیوههای ساخت منسوخ و عدم نظارت کافی، باعث میشود ساختمانها عمر مفیدی بسیار کمتر از استاندارد جهانی داشته باشند. این امر نه تنها سرمایههای ملی را از بین میبرد، بلکه هزینههای نگهداری و بازسازی را به جامعه تحمیل کرده و در بلندمدت به اقتصاد ملی لطمه جدی وارد میکند.
* فراهم شدن فساد فرایند کاری کثیف، نامطبوع و غیراخلاقی:
من با تجربه و مشاهداتم در صنعت، با قاطعیت میگویم که رویکرد تورمطلب و عدم شفافیت ناشی از ساخت و ساز سنتی، بستری بینظیر برای رواج فساد ایجاد میکند. وقتی سودهای نامتعارف و غیرمنطقی وجود دارد، وسوسه برای نادیده گرفتن قوانین، دور زدن مقررات و رشوه دادن یا گرفتن به شدت افزایش مییابد. این وضعیت، نه تنها از نظر اخلاقی کاملاً مذموم است، بلکه کل فرایند کاری را کثیف، نامطبوع و غیرشفاف میسازد. این فساد، به ریشههای اعتماد در سیستم ضربه زده و مانع از ورود افراد سالم و متخصص به این حوزه میشود.
بررسی عمیقتر از ابعاد مختلف
زمانی که این موضوع را عمیقتر بررسی میکنیم، متوجه میشوم که پیامدهای "ساخت و ساز سنتی، با رویکرد تورمطلب و مخرب " ابعاد گستردهای دارد. این تحلیل جامع، دیدگاههای مختلف بازیگران اصلی این حوزه را روشن خواهد کرد و من به عنوان مشاور استراتژیک، وظیفه خود میدانم که هر یک را به دقت شرح دهم:
۱. از منظر سازندگان حرفهای
من معتقدم که سازندگان حرفهای، برخلاف سوداگران که صرفاً به دنبال سودهای لحظهای هستند، به دنبال ارزشآفرینی پایدار و اعتبار بلندمدت هستند. من میبینم که آنها از رویکرد تورمطلبانه و منسوخ شدن ساختوساز سنتی آسیب میبینند و این وضعیت چالشهای جدی برایشان ایجاد میکند:
* رقابت ناعادلانه:
من به وضوح میبینم که وقتی افراد غیرمتخصص با هدف سوداگری بر پایه تورم وارد بازار میشوند، میتوانند پروژههای بیکیفیت را با قیمت پایینتر (به دلیل عدم رعایت استانداردها و استفاده از مصالح ارزانتر) عرضه کنند. این امر، به اعتقاد من، باعث میشود سازندگان حرفهای که هزینههای بیشتری را برای کیفیت، ایمنی، رعایت استانداردها و به کارگیری متخصصان صرف میکنند، در رقابت با آنها با مشکل جدی مواجه شوند.
برخی از آنها نیز مهارت ندارند ، کاربلد نیستند و ساختمان بی کیفیت با قیمت بالا میسازند و موجبات گرانی را فراهم میکنند.
و در هر دو حالت سازه های با کیفیت را زیر سوال میبرند.
* تخریب اعتبار صنعت:
تکرار پروژههای بیکیفیت توسط سوداگران، به تدریج اعتبار کلی صنعت ساختوساز را خدشهدار میکند و بیاعتمادی در میان خریداران ایجاد میکند. این موضوع، از دیدگاه من، به ضرر سازندگان حرفهای است که با زحمت و هزینه زیاد، سعی در ارائه محصول با کیفیت دارند و بازار را برایشان دشوارتر میکند.
* عدم توسعه و نوآوری:
نبود مشوق برای نوآوری و کیفیت، مانع از سرمایهگذاری سازندگان حرفهای در فناوریهای نوین، مصالح پیشرفته و روشهای ساخت صنعتی میشود. من معتقدم این رکود در نهایت به ضرر توسعه بلندمدت صنعت و جایگاه آتی ما در بازار جهانی است.
* دشواری در جذب سرمایه و فروش:
خریداران حرفهایتر یا سرمایهگذاران بلندمدت، به دنبال کیفیت و دوام هستند. در بازاری که پر از پروژههای سوداگرانه و بیکیفیت است، من میبینم که قانع کردن این دسته از خریداران برای سرمایهگذاری در پروژههای با کیفیت بالاتر و گرانتر بسیار دشوار میشود و این یک چالش بزرگ است.
۲. از منظر تولیدکنندگان متخصص ساختمان
من وقتی به این گروه نگاه میکنم (صرفاً افرادی که مدرک مهندسی دارند مد نظر نیست) ، شامل تمامی افراد متخصص و کاربلد در زنجیره تامین و تولید ساختمان – از استادکاران ماهر و باتجربه گرفته تا مدیران تولید مصالح خاص و تیمهای اجرایی متخصص – میبینم که آنها نیز متضرر این وضعیت هستند.
* عدم ارزشگذاری تخصص و مهارت:
در رویکرد تورمطلبانه، تمرکز بر ارزانسازی و سرعت حداقلی (صرفاً برای ورود به بازار و کسب سود تورمی) است. من به شدت معتقدم این امر باعث میشود که ارزش تخصص، مهارتهای فنی بالا، و تجربه گرانبهای افراد متخصص نادیده گرفته شود. به جای استخدام تیمهای متخصص و پرداخت دستمزدهای عادلانه، به سراغ نیروی کار ارزان و غیرماهر میروند، و این من را ناراحت میکند.
* افزایش ضایعات و کار بیکیفیت:
وقتی به جای تخصص، هزینههای پایین در اولویت باشد، من شاهد افزایش ضایعات مصالح، نیاز به بازکاریهای متعدد و در نهایت کاهش کیفیت نهایی خواهم بود که این امر سرخوردگی متخصصان واقعی را به همراه دارد و انگیزه آنها را میکشد.
* نبود تقاضا برای مصالح با کیفیت بالا:
تولیدکنندگانی که مصالح ساختمانی با کیفیت و استاندارد بالا تولید میکنند، در بازاری که سوداگری تورمی غالب است، با کاهش تقاضا مواجه میشوند، زیرا سازندگان تورمطلب به دنبال ارزانترین گزینه ممکن هستند. این یک مانع جدی برای توسعه تولید داخلی با کیفیت است.
* رکود در تحقیق و توسعه:
نبود تقاضا برای نوآوری و کیفیت، به عقیده من، منجر به عدم سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه (R&D) در بخش تولید مصالح و فناوریهای ساخت میشود. این یعنی ما از قافله پیشرفت جهانی عقب میمانیم.
۳. از منظر دولت
من به عنوان یک مشاور استراتژیک، به دولت یادآوری میکنم که به عنوان نهاد سیاستگذار و تنظیمکننده بازار، از پیامدهای "ساخت و ساز سنتی، تورمطلب و مخرب " به شدت متضرر میشود و باید این موضوع را جدی بگیرد:
* ناکارآمدی در تامین مسکن:
من معتقدم که رویکرد سنتی و تورمطلب، توانایی دولت را در تامین مسکن پایدار و مقرونبهصرفه برای شهروندان به شدت کاهش میدهد. پروژهها کند پیش میروند و قیمتها به دلیل سوداگری و تورم از دسترس مردم خارج میشوند، و این یک بحران اجتماعی است.
* هدررفت منابع ملی:
از دیدگاه من، اتلاف مصالح، مصرف بالای انرژی و نیاز به بازسازیهای مکرر و هزینه های تعمیرات و نگهداری به دلیل کیفیت پایین، به معنای هدررفت سرمایههای عظیم ملی است که میتوانست در جای دیگری برای توسعه کشور به کار گرفته شود.
* مشکلات اجتماعی و شهری:
من قویاً هشدار میدهم که گسترش ساختوسازهای بیکیفیت و ناپایدار میتواند منجر به بروز مشکلات اجتماعی، نارضایتی شهروندان و چالشهای زیستمحیطی جدی در شهرها شود.
* کاهش رشد اقتصادی پایدار:
صنعتی که به جای تولید ارزش واقعی، بر پایه سوداگری تورمی بنا شده باشد، هرگز نمیتواند به رشد اقتصادی پایدار و اشتغالزایی مولد کمک کند. این یک مانع ساختاری برای اقتصاد کلان کشور است.
* نیاز به نظارت و بازرسی بیشتر:
من میبینم که دولت مجبور است منابع بیشتری را صرف نظارت و بازرسی بر کیفیت ساختوساز کند، که این خود به معنای تحمیل هزینه بیشتر بر بدنه دولت است و میتواند منابع را از بخشهای دیگر منحرف کند.
۴. از منظر خریدار
به عقیده من، خریداران نهایی، بیشترین و تلخترین آسیب را از این رویکرد میبینند. این یک ظلم بزرگ به شهروندان است.
دلایل من برای این اعتقاد روشن است:* کاهش قدرت خرید و دسترسی به مسکن:
من میبینم که تورمطلبی در ساختوساز باعث میشود قیمت مسکن به طور غیرمنطقی و سرسامآوری افزایش یابد و از توان خرید بخش بزرگی از جامعه خارج شود. متأسفانه، بسیاری از خریداران مجبورند بخش عظیمی از زندگی خود را صرف پرداخت اقساط مسکنی با کیفیت پایین و مشکوک کنند.
* کیفیت پایین و عمر کوتاه سازه:
خریداران، بهای سنگینی برای مسکنهایی میپردازند که از کیفیت پایین ساخت، مصالح نامرغوب و رعایت نکردن استانداردهای فنی رنج میبرند. این موضوع، در تجربه من، منجر به هزینههای نگهداری و تعمیرات بالا در آینده و کاهش عمر مفید ساختمان میشود و سرمایه عمر خریدار را هدر میدهد.
* عدم آرامش و امنیت روانی:
من تصور میکنم زندگی در ساختمانی که از کیفیت و ایمنی آن مطمئن نیستند، میتواند آرامش روانی خریدار را سلب کرده و نگرانیهایی جدی در مورد ایمنی، پایداری و سلامت محیط زندگی ایجاد کند. این به سلامت روان جامعه لطمه میزند.
* عدم ارزش سرمایهگذاری واقعی:
با اینکه قیمت اسمی ملک بالا میرود، اما من معتقدم ارزش واقعی و دوام آن به دلیل کیفیت پایین از بین میرود. در بلندمدت، این ملکها سرمایهگذاری پایداری نخواهند بود و در صورت نیاز به فروش مجدد، ممکن است با افت ارزش واقعی مواجه شوند.
من به عنوان یک مشاور استراتژیک، با قاطعیت میگویم که هرچند در ظاهر، قربانی اصلی این رویکرد، مصرفکننده و خریدار نهایی به نظر میرسد، اما واقعیت این است که دود این رویکرد تورمطلب، در نهایت به چشم اقتصاد کلان کشور، خود صنعت ساختمان و سپس به طور ناگزیر به مصرفکننده خواهد رفت. دولتیها و سازندگان هم هرچند در کوتاهمدت از این وضعیت منتفع میشوند، اما در بلندمدت این رویه به ضرر همه است
۵. از منظر تخصص و علم
به عنوان یک مشاور استراتژیک، من قویاً معتقدم که تخصص و علم، قربانی اصلی رویکرد سنتی و تورمطلبانه است. این وضعیت، نه تنها توهین به دانش و علم است، مهندسین و نیروی های تجربی ماهر را نیز تخت فشار قرار میدهد. و آینده کشور را تهدید میکند:
* بیارزش شدن تجربه ، دانش و علم :
وقتی سوداگری حاکم باشد، من میبینم که تجربه ، دانش، تخصص، و سالها تحصیل و یا تجربه متخصصین نادیده گرفته میشود. به جای طراحیهای خلاقانه، بهینهسازی سازه، و استفاده از تکنیکهای پیشرفته، صرفاً به ساخت ارزانترین و سریعترین بنا بسنده میشود، که این برای افراد متخصص و حرفه ای ما دردناک است. (روی سخن همه افراد متخصص و باتجربه تحصیل کرده و هم تجربی می باشد)
* رکود در تحقیق و توسعه علمی:
انگیزهای برای سرمایهگذاری در دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و شرکتهای دانشبنیان در حوزه مصالح نوین، روشهای ساخت صنعتی (مانند تکنولوژی ساخت پرسرعت)، و بهینهسازی انرژی وجود ندارد، زیرا بازار به دنبال این نوآوریها نیست. این یعنی ما در حال درجا زدن هستیم.
* عدم بهروزرسانی استانداردها:
در محیطی که کیفیت نادیده گرفته میشود، من میبینم که فشار برای بهروزرسانی و اعمال استانداردهای جدید ساختمانی (از جمله استانداردها برای فناوریهای نوین ساختمان و شهرسازی) کاهش مییابد. ما به طور خودخواسته از دنیا عقب میافتیم.
* فرار مغزها و نخبگان:
من نگرانم که متخصصان و نخبگان این حوزه، وقتی محیطی برای به کارگیری دانش و تخصص خود نمییابند، ممکن است به خارج از کشور مهاجرت کنند یا به سمت فعالیتهای غیرمرتبط سوق داده شوند. این به معنی از دست دادن سرمایههای انسانی ارزشمند ماست.
۶. از منظر دنیا
وقتی از منظر یک مشاور استراتژیک جهانی به این موضوع نگاه میکنم، کاملاً آشکار است که رویکرد "ساخت و ساز سنتی، تورمطلب و مخرب" در ایران، یک عقبماندگی جدی در مقایسه با کشورهای توسعهیافته و حتی بسیاری از کشورهای در حال توسعه محسوب میشود:
* رشد کند بهرهوری:
در حالی که دنیا به سمت صنعتیسازی، پیشساختگی (prefabrication)، و استفاده از هوش مصنوعی در ساختوساز حرکت میکند تا بهرهوری را به شدت افزایش دهد، من میبینم که رویکرد سنتی ما بهرهوری بسیار پایینی دارد. ما باید بپذیریم که سرعت حرکت ما بسیار کند است.
* عدم پایداری و توجه به محیط زیست:
در سطح جهانی، مباحث پایداری، کاهش ردپای کربن، ساختمانهای سبز و بازیافت مصالح، محور اصلی توسعه ساختمان هستند. من معتقدم رویکرد سنتی ما به این موضوعات بیتوجه است و آسیبهای زیستمحیطی جدی ایجاد میکند که نسلهای آینده تاوان آن را خواهند داد.
* رقابتپذیری جهانی:
صنعتی که نتواند با استانداردهای جهانی همگام شود و به سمت نوآوری حرکت کند، در بازارهای جهانی رقابتپذیری نخواهد داشت و نمیتواند تکنولوژی و خدمات ساختمانی خود را صادر کند. این یعنی ما از حضور در بازارهای جهانی محروم میمانیم.
* ایمنی و استانداردها:
من میبینم که بسیاری از کشورها استانداردهای ایمنی و کیفی بسیار سختگیرانهای دارند که متأسفانه رویکرد سنتی از تامین آنها عاجز است. این موضوع میتواند اعتبار و سلامت جانی مردم ما را تحت تاثیر قرار دهد.
دیدگاه و رویکرد های عملی یک مشاور استراتژیک
به عنوان مشاور استراتژیک ساختمان و توسعهدهندگان ، رسالت من در قبال این وضعیت کاملاً روشن و حیاتی است:
* شناسایی و تحلیل عمیق مشکل:
وظیفه اصلی من، درک ریشهای و جامع چالشهایی است که رویکرد سنتی و تورمطلب در صنعت ساختوساز ایران ایجاد کرده است. این تحلیل شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فنی، و حقوقی است و من بر آن متمرکزم.
* ترویج و تبیین فناوریهای نوین:
من خود را متعهد میدانم که به طور فعالانه به ترویج و معرفی تکنولوژی و فناوریهای نوین ساختمان و شهرسازی بپردازم. این کار مستلزم آگاهیبخشی مستمر به سازندگان، سرمایهگذاران، دولت و حتی خریداران در مورد مزایای بیشمار این فناوریهاست.
* تدوین راهبردهای تحول:
برای حرکت از ساختوساز سنتی به سمت صنعتی و پیشرفته، من باور دارم که نیاز به تدوین راهبردهای عملیاتی و برنامههای اقدام مشخص داریم. این شامل پیشنهاد مدلهای مالی جدید، روشهای نوین تامین مصالح، و آموزش نیروی انسانی متخصص است که من بر روی آن کار میکنم.
* پل ارتباطی بین دانش و عمل:
به عنوان مشاور شما، وظیفه خود میدانم که شکاف بین دانش علمی و تخصص در دسترس جهانی را با نیازهای عملی صنعت داخلی پر کنم. این یعنی ترجمه تئوریهای پیشرفته به راهکارهای اجرایی قابل پیادهسازی در بستر ایران، و این دقیقاً کاری است که من انجام میدهم.
* تاکید بر توسعه پایدار و کیفیت:
هدف نهایی من ، هدایت صنعت به سمت توسعه ساختمان و شهرسازی پایدار، با کیفیت، و مقاوم در برابر نوسانات اقتصادی و محیطی است. من معتقدم این مستلزم تغییر ذهنیت اساسی از "سوداگری تورمی" به "ارزشآفرینی پایدار" است.
* آموزش و توسعه تخصص :
من قویاً اعتقاد دارم باید مدرسه های مهارتی غیر دولتی ولی با سرمایه گذاری دولت ، ارزان حتی بدون شهریه برای آموزش، آگاهیبخشی و توسعه تخصص در حوزه ساختوساز نوین راه اندازی شود تا منتورینگ به پرورش نسل جدیدی از سازندگان ، تولیدکنندگان و متخصصان کمک کند که رویکردی متفاوت و مبتنی بر علم و کیفیت دارند.
ساخت پرسرعت آینده صنعت ساختمان
از دیدگاه من، تکنولوژی ساخت پرسرعت یک انقلاب واقعی در صنعت ساختمان است. این رویکرد با بهرهگیری از فناوریهای پیشساخته (Pre-fabricated)، سیستمهای مدولار، رباتیک، پرینت سهبعدی و هوش مصنوعی، فرآیند ساخت را از یک عملیات کند و پرهزینه به یک فرآیند کارآمد، دقیق و مقیاسپذیر تبدیل میکند. من عمیقاً باور دارم که این انقلاب، نه تنها به افزایش عرضه مسکن کمک شایانی میکند، بلکه کیفیت زندگی شهری را ارتقا داده و زمینه را برای ورود متخصصان و ایدههای نو به این صنعت فراهم میآورد.
با پذیرش این تحول رویکردهای تورمطلب ، و مافیایی منسوخ و غیر حرفه ای اجبارا از بازار خارج میشوند و قادر به ادامه کار نیستند و ناچارا هرکس (پزشک ، بقال ، بزاز و...) بسمت شغل خود میرود من قویاً پیشبینی میکنم که صنعت ساختمان ایران میتواند به جایگاهی درخور در جهان دست یابد و نقش واقعی خود را در توسعه پایدار کشور ایفا کند.
سیامکنامدار - مشاور استراتژیک ساختمان و املاک
استفاده بادکر و اطلاع نویسنده بلامانع می باشد.
مقالات مرتبط :
* تکنولوژی ساخت پر سرعت
* مشاور استراتژیک - حس ششم کارفرما
* شهرکسازی مدرن و هوشمند چشم انداز صنعت ساختمان
برچسبها: اقتصادی املاک, تکنولوژی ساخت پر سرعت, توسعه دهندگان ساختمان, رویکرد نو